ریتم آهنگ

خلاصه ای از مارسل برودتارز

خلاصه ای از مارسل برودتارز

خلاصه ای از مارسل برودتارز

صعود شهاب‌سنگ مارسل برودتارز به صدر دنیای هنر پس از ورودش به صحنه در سال 1964 - همراه با عملکرد درخشان او تا زمان مرگ نابهنگامش دوازده سال بعد - باعث می‌شود که تعجب کنیم که چرا او تا 40 سالگی صبر کرد تا کار هنری خود را آغاز کند. از سوی دیگر، کار برودتارز کنایه، تضاد و زیر سؤال بردن نهادهای هنری قدیمی را بررسی می کند، بنابراین شاید مناسب باشد که شهرت هنری او چرخشی 180 درجه ای از یک دوره 20 ساله در فقر به عنوان شاعر باشد. و روزنامه نگار تعامل برودثار با زبان، تاریخ و هویت به تثبیت ژانر هنر مفهومی کمک کرد و برای رهایی هنر تجسمی از قید ذوق زیبایی‌شناختی و تجاری‌سازی مبارزه کرد.

 

دستاوردهای او

از آنجایی که برودتارز سال‌ها را خارج از دنیای هنر گذراند - علی‌رغم دوستی‌اش با دیگر هنرمندان و روشنفکران برجسته - بسیاری از کارهای او نشان می‌دهد که چگونه هنر اغلب توسط نخبگان، دولت یا تجارت "استعمار" می‌شود، و تلاش می‌کند تا هنر را بازپس گیرد. نمایشگاه هنر به‌عنوان کاتالوگ تجربیات یک هنرمند، به‌جای نمایشگاهی برای یک جمعیت مشخص.

برودتارز اغلب از طنز، زبان، و استعاره شخصی به عنوان منبع منبع استفاده می کند، که هم کمک می کند تا آثار مفهومی او برای عموم مردم قابل دسترسی باشد و هم درک متعارف دولت ها، موزه ها، گالری ها، و دیگر منابع قدرت و کنترل را در داخل و خارج از آن به چالش می کشد. دنیای هنر

تعامل برودثار با هویت - و به ویژه هویت بلژیکی - برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم به جلب توجه تازه به هنر کشور مادری اش کمک کرد، اما به طرز متناقضی، معنای هویت ملی را نیز در گفت و گوی جهانی که به طور فزاینده ای جهانی شده بود، زیر سوال برد. هنر

فیلم‌های برودتارز متنوع هستند، از کمدی گرفته تا مستند و ملودرام، و اغلب حس شوخ طبعی و بازیگوشی را نشان می‌دهند که در کارهای دیگر او کمتر دیده می‌شود. اغلب آنها او را در حال انجام اعمال مضحک تحت شرایط آشکارا صحنه‌سازی شده، یا تصویرهای طنزآمیز از او با لباس شخصیت‌های تاریخی یا خیالی نشان می‌دهند. آنها غالباً تأثیرات هنری برودثارها مانند ماگریت و شویترز را روشن می‌کنند و روش‌های فیلم‌سازی و مکان‌های فیلم‌برداری و نمایش را نقد می‌کنند.

 

Un jardin d'hiver II (یک باغ زمستانی II)

یکی از موضوعات در حال اجرا برودثار در آثارش، ایده اینستالیشن به عنوان مجموعه فیلم است. این قطعه، دومین قطعه از مجموعه‌های Un Jardin d'Hiver او است، که تقریباً فضای داخلی را یادآور دادگاه‌های نخل دوران استعمار است، تصمیمی که به دو موقعیت تاریخی اشاره دارد. به طور کلی تر، برودتارز به ​​نمایش آثار هنری در مؤسسات فرهنگی به عنوان یک محل تجمع صحنه ای برای نخبگان اقتصادی و اجتماعی اشاره می کند تا تجربه و زندگی "دیگری" را با دید فضولی ببینند - چه موضوعات طبقه پایین هنر یا خود هنرمندان پیاده. - حرکتی که احتمالاً تحت تأثیر تجربه طولانی مدت خود برودتارز به عنوان یک نویسنده گرسنه و مشتاق است. در یک سطح خاص تر، استفاده از درختان نخل و انتخاب تصاویر تزئینی پیوند مستقیمی با استعمار آفریقای قبل از 1960 بلژیک است - جایی که یک فرهنگ نخبه اروپایی از تمدن ها و فرهنگ های به اصطلاح "ابتدای" کنگو بهره برداری می کرد.

 

برودتارز با گنجاندن بخشی از دیگر آثار هنری خود در اینستالیشن، به این قطعه پیچیدگی می بخشد. در Un Jardin d'hiver II، او فیلمی را نشان می دهد که نصب Un Jardin d'hiver I را که در اوایل همان سال به نمایش درآمد، ضبط می کند و بدین ترتیب صحنه سازی یک اثر قبلی را بخشی از صحنه سازی این اثر می کند. به این ترتیب، Jardin d'hiver II فقط در حالی که فیلم Jardin d'hiver I در حال پخش است "کامل" و کاملاً تجربه شده است. بنابراین Jardin d'hiver II نه تنها بر فرآیند تأکید می کند، بلکه می توان گفت که خودش فقط به عنوان فرآیند و فقط برای مدت زمانی که Jardin d'hiver I در نصب اجرا می شود وجود دارد.

 

Jardin d'hiver II بیننده را در موقعیت نخبگانی قرار می دهد که به طور تجربی به آثار هنرمند پرولتری می نگرند. کار برودتارز - و به معنای واقعی کلمه، کار نصب آن - برای لذت بیننده به نمایش گذاشته شده است. بنابراین، برودتارز شرایط خود را (هنرمند مبارزی که آثارش برای مصرف توسط نخبگان اجتماعی وجود دارد) با ساکنان کنگو، که قبلاً برای لذت بلژیکی ها مستعمره و غارت شده بودند، یکی می داند. اما در Jardin d'hiver II، او پویایی قدرت را وارونه می کند، زیرا مخاطب نمی تواند جلوی چرخش فیلم را بگیرد، و مسلماً به طرز ناراحت کننده ای با این نخبگان بیننده استثمارگر معاصر و تاریخی درآمیخته می شود. به همین ترتیب، برودتارز در ارجاعات خود به کنگو، محصولات ساکنان این منطقه را به عنوان آثار هنری تصدیق می کند، و به طور گسترده، بر شناخت گسترده تری از اهمیت و ارزش فرهنگی آنها پافشاری می کند - افتخاری که به طور سیستماتیک توسط اروپایی ها از آنها دریغ می شود.

 

شش عکس از حکاکی‌های قرن 19، صندلی‌های نقاشی شده، 30 نخل گلدانی، فیلم 16 میلی‌متری - Estate Marcel برودتارز

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”